نحوه محاسبه هزینه های عکاسی تبلیغاتی
نحوه محاسبه هزینه های عکاسی تبلیغاتی
اگر عکاسی هستید که تا به حال توسط یک کسب و کار یا آژانس تماس گرفته شده است و درخواست قیمت گذاری برای یک عکس تجاری تجاری (عکسی که برای ایجاد تصاویر بازاریابی/تبلیغاتی طراحی شده است)، از شما خواسته شده است که قیمتی ایجاد کنید که شامل هزینه عکاسی تجاری شما می شود. . و اکنون شما تعجب می کنید که چگونه هزینه عکاسی خود را برای استفاده تجاری / تبلیغاتی قیمت گذاری کنید.
و احتمالاً قبلاً در مورد عکسبرداری های 20 هزار دلاری، 45 هزار دلاری، + 85 هزار دلاری شنیده اید که هر روز در این صنعت اتفاق می افتد.
ممکن است پس از جستجوی عبارت «نرخ روز» در گوگل به اینجا رسیده باشید، زیرا این همان چیزی است که کسب و کارهای کوچک و متوسط اغلب برای مقایسه سریع نرخ عکاسانی که با آنها تماس می گیرند، درخواست می کنند.
در این مقاله شرایطی را که باید استفاده کنید مرور میکنم و همچنین نحوه محاسبه هزینه عکاسی خود را به شما نشان میدهم تا بتوانید اصول قیمتگذاری مشاغل عکاسی تجاری را با اطمینان و دانش بیاموزید.
کمی ریاضی وجود دارد که باید انجام دهید، اما خبر خوب این است که وقتی کار را انجام دادید، تا زمانی که نرخ های خود را تغییر ندهید، دیگر نیازی به انجام آن نخواهید داشت.
یک نوشیدنی و یک ماشین حساب بردارید و در آن شیرجه بزنید.
قیمت عکاسی تجاری 101
قبل از بررسی هزینههای عکاسی تجاری، مهم است که قیمت 101 را بررسی کنیم.
برآورد یک عکاسی تجاری شامل چهار مورد زیر است:
1. هزینه های غیرعکاسی توسط عکاس دریافت می شود
2. هزینه روزانه عکاسی (تمرکز این مقاله)
3. هزینه استفاده برای مجوز تصاویر
4. هزینه های مورد نیاز برای تولید
هزینه های غیرعکاسی شامل اما محدود به موارد زیر نیست:
• هزینه های پیش تولید
• هزینه های جستجوی فنی/مکان (اگر این کار توسط عکاس انجام شود)
• هزینه های استعدادیابی/کاستینگ مدل/استعداد (در صورتی که این خدمات توسط عکاس ارائه شده باشد)
• هزینه سفر
• هزینه های پس از پردازش
• هزینه روتوش
هزینه عکاسی روزانه همان چیزی است که این مقاله در مورد آن است. این هزینه اصلی است که یک عکاس تجاری برای ارائه خدمات عکاسی می گیرد، که اغلب فقط زمان خدمات را پوشش می دهد و نه محصولات/تصاویر. (اطلاعات بیشتر در این مورد در زیر.)
هزینههای استفاده، هزینههایی هستند که برای مجوز/استفاده از تصاویر به روشهای خاص مورد نیاز شرکت از مشتری دریافت میشود. من این را در زیر پوشش می دهم و به مقاله ای با منابعی در مورد نحوه محاسبه هزینه های استفاده پیوند می دهم.
در نهایت، هزینه ها هزینه هایی هستند که توسط تولید (تصویربرداری)، به منظور ارائه نتایج مورد انتظار مشتری انجام می شود. هزینه های عکاسی تجاری شامل موارد زیر است اما محدود به این موارد نیست:
• دستیاران (دستیار دوربین/عکاسی و/یا دستیار تولید)
• مدل/استعداد
• جا رختی
• مو و آرایش
• دیجی تک
• تهيه كننده
• اجاره تجهیزات/تجهیزات
• هزینه های اجاره محل (استودیو، خانه، دفتر، و غیره)
• لوازم
• مجوزها
• بیمه
• و کلیه هزینه های دیگری که در طول عمر پروژه برای برآورده کردن اطلاعات مشتری لازم است
خوب، اکنون که می دانیم هزینه های مختلف در برآورد عکاسی تجاری چقدر است، بیایید به نحوه تعیین هزینه عکاسی خود بپردازیم.
پیشینه «نرخ روز».
تا چندین سال پیش، اصطلاح «نرخ روز» رایجترین اصطلاحی بود که برای توصیف میزان هزینهای که یک عکاس تجاری یا تحریریه برای وقت خود دریافت میکند، استفاده میشد.
این اصطلاح مورد استفاده قرار نگرفته است و با عبارتهای «هزینه خلاقانه» یا «هزینه عکاسی» جایگزین میشود که در زیر به آنها میپردازم.
«نرخ روز» در مقابل «هزینه خلاقانه» در مقابل «هزینه عکاسی»
اصطلاح «نرخ روز» نام اشتباهی است، زیرا به این معناست که آن روز تنها روزی است که یک عکاس برای عکاسی کار میکند. واقعیت این است که همیشه کارهای بسیار بیشتری برای آماده شدن برای فیلمبرداری (و تکمیل آن پس از آن) انجام می شود که در آن یک روز کاری گنجانده نمی شود. برای اطلاعات بیشتر در این مورد، مقاله «تمایز مهم بین عکاسی و پروژه» را بخوانید.
وقتی از اصطلاح «نرخ روز» استفاده میکنید، (ضعیف) به مشتری خود آموزش میدهید که فقط در روز کاری که مشتری برای آن پول پرداخت میکند، سرمایهگذاری میکنید. تا زمانی که تمام کارهای مربوط به فیلمبرداری را تجزیه نکنید، مشتری انتظارات غیرمنطقی در مورد میزان سرمایه گذاری واقعی شما در زمان خواهد داشت.
مشتری احتمالاً میزان زمانی را که شما در پروژه خود سرمایه گذاری می کنید دست کم می گیرد و بر اساس “روزی” که برای او فیلم می گیرید، هزینه را بالا می بیند. بنابراین میتوانید ببینید که چرا این اصطلاح واقعاً کار نمیکند، و بهتر است به جای آن از «هزینه عکاسی» یا «هزینه خلاقانه» استفاده کنید.
برخی از عکاسان تجاری برای زمانی که برای آماده شدن برای عکاسی سرمایهگذاری میکنند، هزینهای به نام کارمزد «پیشپرو» (پیش تولید) دریافت میکنند، و برخی انتخاب میکنند که آن را در هزینه عکاسی/خلاقیت خود قرار دهند. برخی از عکاسان برای هر کاری که بعد از عکسبرداری انجام می دهند (برگرداندن تجهیزات، ارسال یک هارد دیسک و غیره) هزینه «پس از حرفه ای» می گیرند و برخی انتخاب می کنند که آن را در هزینه خلاقیت/عکاسی خود قرار دهند.
«هزینه خلاقانه» هزینه عکاسی (به عنوان مثال نرخ روز) و هزینه مجوز (هزینه استفاده) را به یک هزینه تبدیل می کند.
اگر در عکاسی تجاری تازه کار هستید و مطمئن نیستید که هزینه استفاده چیست، مقالات ما را بررسی کنید مجوز استفاده تجاری / هزینه استفاده چیست؟، و 8 منبع عالی برای محاسبه هزینه استفاده از عکاسی تجاری.
برخی از عکاسان تمام کارهای قبل و بعد حرفه ای را در هزینه خلاقانه خود قرار می دهند و برخی ترجیح می دهند آن را به عنوان یک خط جداگانه در هزینه های خود در پیشنهاد (های) خود لحاظ کنند.
هزینههای خلاقانه زمانی بسیار منطقی است که واجد شرایط بودن و تعیین کمیت دقیقاً مربوط به چه زمانی باشد، بهویژه زمانی که امکان کمیسازی هزینههای مجوز بر اساس تصویر یا حتی فهرست وجود ندارد، و ترکیب آنها منطقیتر است. با هزینه عکاسی این اغلب در مورد قیمتگذاری عکاسی تبلیغاتی صدق میکند، جایی که ارائه هزینههای خلاقانه فراگیر آسانتر است، زیرا خریداران آثار هنری در آژانسهای تبلیغاتی میدانند که این چیست.
اساساً یک هزینه خلاقانه با مشتری ارتباط برقرار می کند: “این همان هزینه ای است که من برای ایجاد تصاویر مورد نیاز شما هزینه می کنم.”
«هزینه عکاسی» صرفاً هزینهای است که برای عکاسی به عکاس میپردازد. این اصطلاح شبیه نرخ روز است، اما مشخص نمی کند که مدت زمان آن چقدر است. ممکن است پنج ساعت یا دوازده ساعت باشد.
به عنوان مثال، نرخ عکاسی تجاری در هر ساعت 200 دلار، ضرب در چهار ساعت زمان عکاسی = 800 دلار «هزینه عکاسی».
استفاده از اصطلاح هزینه عکاسی هنگام جدا کردن هزینه های مجوز در یک تخمین/مناقصه منطقی است. هرچه شمارندههای لوبیا در آژانس/شرکتی که نرخهای عکاس را درخواست میکند (مثلاً پیشنهاد/تخمین برای یک پروژه) خسیستر باشد، باید در مورد هزینهها و هزینههای خود دقیقتر باشید، و هر خطی را در برآورد عکاسی تجاری خود قرار دهید. شفاف مثل شیشه.
معکوس آن این است: به طور کلی هر چه مشتری کوچکتر باشد، اگر تعداد زیادی کارمزد اقلام خطی را در برآورد بگنجانید، بیشتر احساس میکند که دارید آنها را نیکل میکنید. (اگرچه این وظیفه هر عکاسی است که به مشتری خود آموزش دهد. اگر قیمت گذاری برای شما پیچیده یا گیج کننده است، تصور کنید مشتری که تازه استخدام یک عکاس تجاری شده است چه احساسی دارد.)
هنگام کار با کسب و کارهای کوچک، ممکن است بخواهید هر پیش و پس از کار را نیز در هزینه عکاسی خود بگنجانید.
شما همچنین می خواهید از استراتژی های قیمت گذاری متفاوتی برای مشتریان کسب و کار کوچک استفاده کنید، زیرا آنها به آموزش بیشتری نیاز دارند. شما باید بتوانید قیمت گذاری خود را به گونه ای منطقی توضیح دهید و مطمئن شوید که چرا قیمت هایی را که تعیین می کنید کاملاً واضح است. برای اطلاعات بیشتر در این مورد، مقاله ما 5 نکته برای تیراندازی برای مشاغل کوچک را بخوانید.
مذاکره در عکاسی تجاری مرسوم است، و زمانی که شما در مورد قیمت خود آگاه و مطلع باشید، این روند به طور قابل توجهی آسان تر می شود.
صرف نظر از اندازه مشتری، همیشه باید فرض کنید که مشتری می خواهد بداند که چرا برای خدمات عکاسی تجاری خود هزینه ای را که می خواهید دریافت می کنید، دریافت می کنید.
نرخ نیم روز
از 99 درصد عکاسان تجاری معتبر در مورد نرخ نیم روز بپرسید، و همه آنها خواهند گفت: چیزی به نام نیم روز عکاسی وجود ندارد. این به دلایلی است که در بالا در مورد آماده شدن برای عکسبرداری و پایان دادن به آن بعد از آن ذکر کردم.
یک عکاسی سه ساعته میتواند به راحتی به هشت ساعت تبدیل شود که زمان سفر، زمان برداشتن تجهیزات، وسایل یا سایر لوازم، پردازش پس از فیلمبرداری و غیره را در نظر بگیرید.
علاوه بر این، هزینه فرصت از دست رفته وجود دارد، زیرا بعید است که عکاس بتواند دو عکس تجاری مشتری را در یک روز رزرو کند. در بیشتر موارد امکان پذیر نیست، به استثنای عکاسی رویداد که در شب اتفاق می افتد.
باید در نظر داشته باشید که آیا حاضرید یک روز کامل از دستمزدی را که از یک فیلمبرداری یک روزه کامل تا یک فیلمبرداری نیم روزه که در آن درآمد کمتری کسب می کنید، به طور بالقوه از دست بدهید، زیرا نمی توانید هر دو را انجام دهید.
برخی از عکاسان ترجیح می دهند هزینه های نیم روزی را ارائه دهند، اما توصیه من به عکاسان این است که همیشه بین 65 تا 75 درصد از هزینه عکاسی تمام روز خود را در زمانی که این کار را انجام می دهند، یا 60 درصد از نرخ تمام روز خود را دریافت کنند و سپس هزینه های پیش حرفه ای را دریافت کنند. و پست حرفه ای به طور جداگانه، بنابراین آنها مطمئن می شوند که برای تمام زمانی که سرمایه گذاری می کنند، پول دریافت می کنند.
شما همچنین به خوبی از حقوق خود برای تعیین حداقل هزینه عکاسی برخوردار هستید و حداقل مقدار ساعتی را که پوشش می دهد تعیین نمی کنید. این به سادگی «هر زمانی که برای ایجاد تصاویر نیاز دارم» خواهد بود. در یک دنیای ایده آل، همه عکاسان اینگونه کار می کنند (مثلاً قیمت گذاری مبتنی بر ارزش)، و مشتریان آن را درک می کنند.
چند ساعت زمانی را که سرمایه گذاری خواهید کرد محاسبه کنید، در نرخ ساعتی (داخلی) خود ضرب کنید (در ادامه در مورد آن بیشتر توضیح دهید) و سپس مطمئن شوید که تمام آن زمان در کارمزد شما لحاظ شده است.
قیمت گذاری هزینه های عکاسی تجاری
قیمت گذاری عکاسی تجاری موضوعی پیچیده و پیچیده است که بسیار فراتر از محدوده این مقاله ساده است، و به همین دلیل این چیزی است که ما بیشترین زمان را صرف صحبت در مورد آن در انجمن های انجمن خود می کنیم.
اما خبر خوب اینجاست که من در این مقاله چند استراتژی را بیان میکنم که به شما کمک میکند هزینههای عکاسی خود را محاسبه کنید، همانطور که در بالا توضیح دادم اولین بخش از معادله در قیمتگذاری عکاسی تجاری است.
من از تجربه گذشته می دانم که هنگام جستجو در وب برای اطلاعاتی مانند این، واقعاً فقط قیمت می خواهید. بنابراین در اینجا یک محدوده وجود دارد.
هزینه های عکاسی تجاری (“نرخ های روز”) برای عکاسان تجاری مستقر در ایالات متحده از 1000 دلار در روز تا 5000 دلار در روز متغیر است.
• عکاسان جدید (و تا حدودی جدید): 1000-1250 دلار در روز
• عکاسان با سابقه بدون نمایندگی (نماینده): 1300 تا 3000 دلار در روز (میانگین ها اغلب در محدوده 1500-2500 دلار هستند)
• عکاسان معروف و مشهور با نمایندگی (یک نماینده): 3500-5000 دلار در روز و بالاتر
این نرخها شامل هزینههای استفاده نمیشود (که درآمد حاصل از عکسبرداریهای بزرگ + 20 هزار دلار از آنجا حاصل میشود)، بنابراین فقط برای خدمات عکاسی است. هزینه عکاسی معمولاً همان چیزی است که یک عکاس برای پوشش هزینههای عملیاتی نیاز دارد، و هزینههای استفاده همان جایی است که سود حاصل میشود. پیشنهادات رد شده از 2500 دلار تا 250 هزار دلار.)
برخی از عکاسان تجاری که عمدتاً برای مشاغل کوچک و افراد انفرادی عکاسی میکنند ترجیح میدهند ساعتی شارژ کنند و تعداد کمی عکس در هر ساعت (5 تا 15) فقط برای رسانههای اجتماعی و مجوز وب اضافه کنند. این نرخ ها اغلب در محدوده 250 تا 500 دلار در ساعت است و ممکن است شامل هزینه های جزئی مانند دستیار و برخی وسایل باشد یا نباشد.
همانطور که می بینید، نرخ ها بسیار متفاوت است، و این به دلایلی است که در زیر بیان می کنم. نرخهای یک عکاس بر اساس هزینههای تجاری و شخصی خود (یا حداقل باید باشد!) است، از این رو واریانس.
عکاسی که در منهتن یا سانفرانسیسکو زندگی میکند نسبت به عکاسی که برای مثال در روستایی آیووا زندگی میکند، نرخهای بسیار بالاتری خواهد داشت.
برای مشتریان (و برخی از عکاسان) که این را می خوانند، ممکن است نرخ های مذکور بالا به نظر برسد. اما آنها واقعاً اینطور نیستند و دلیل آن اینجاست.
بیشتر روزهای کاری عکاسی تجاری 10 ساعت طول می کشد، به این معنی که انتظار می رود قبل از شارژ اضافه کاری، 10 ساعت عکاسی کنید. اگر نرخ های بالا را بر ده تقسیم کنید، می بینید که در هر ساعت چه چیزی را شارژ می کنید.
1000 دلار در روز / 100 دلار در ساعت یک نرخ فوق العاده برای یک کارمند است، اما به عنوان یک صاحب کسب و کار که باید مالیات خوداشتغالی، هزینه های اجاره استودیو، هزینه های دنده و تعمیر و نگهداری تجهیزات، هزینه های بازاریابی، هزینه های وب سایت را بپردازد، اشتراکهای ماهانه، هزینههای نرمافزار، هزینههای تحصیل، و غیره، و غیره، وقتی حدس میزنید که حداقل نیمی از این درآمد از خانه خارج میشود، چندان عالی نیست.
تنها برای مالیات، 25 درصد تخفیف از بالا بگیرید. بنابراین 100 دلار در ساعت شما اکنون 75 دلار در ساعت قبل از هزینه های سربار ماهانه و سالانه (و در حالت ایده آل پس انداز تجاری!) است. هزینه های ماهانه و سالانه خود را کاهش دهید و به 50 تا 60 دلار در ساعت کاهش می یابد.
مشکل در مورد نرخ های ارزان (مثلاً زیر 100 دلار در ساعت) این است که ساعات پرداخت ماهانه عکاس محدود است. (من یک عکاس را نمی شناسم که دوست نداشته باشد 40 ساعت در هفته با 100 دلار در ساعت کار کند! این اتفاق نمی افتد و اصلا امکان پذیر نیست.)
بنابراین ساعات قابل پرداخت با ساعات کار یکسان نیست، بنابراین نرخ هایی که در ظاهر بسیار بالاتر از یک کارمند به نظر می رسند.
اگر نرخ خالص (به منزل) شما 50 دلار در ساعت است، و ساعات پرداختی شما فقط 20 ساعت در هفته است (در ادامه در مورد این موضوع بیشتر توضیح می دهیم)، “حقوق” هفتگی شما فقط 1000 دلار یا 400 دلار در ماه خواهد بود. اگر جوان هستید، حداقل هزینههای شخصی دارید و در منطقهای مقرون به صرفه زندگی میکنید، زمانی که تازه شروع به کار کردهاید، دستمزد وحشتناکی نیست، اما میتوانید ببینید که چرا میخواهید این مبلغ را در سریعترین زمان ممکن افزایش دهید و تمام وقت خود را هزینه کنید. .
همه اینها به همین دلیل است که بسیار مهم است که هزینههای خود را بر اساس هزینههای واقعی کسبوکارتان محاسبه کنید، بهجای اینکه صرفاً میانگینها را محاسبه کنید یا یک عدد را از هوا بیرون بکشید، زیرا برای شما خوب به نظر میرسد. (اطلاعات بیشتر در مورد هزینه های انجام تجارت در زیر.)
نحوه محاسبه هزینه عکاسی تجاری
شماره 1: این هزینه ها را مهندسی معکوس کنید، از میزان درآمدی که باید سالانه برای پرداخت تمام هزینه های شخصی خود ایجاد کنید، شروع کنید. (به عنوان مثال حقوق سالانه شما.)
شماره 2: تعیین کنید چند روز در سال می توانید به طور واقع بینانه عکاسی کنید.
هشدار اسپویلر: از نظر فیزیکی تقریباً غیرممکن است که 5 روز در هفته x 4 هفته / ماه x 12 ماه در سال عکس بگیرید. همچنین بعید است که چنین حجمی از کار را دریافت کنید، بنابراین توصیه میکنم روزهای عکاسی را از منظر ماهانه نگاه کنید.
من قبلاً چندین عکس پنج روزه داشته ام که به مدت 4 تا 5 هفته قبل و بعد از عکسبرداری نیاز به کار با FT+ داشته اند. این بدان معناست که من به مدت شش هفته فقط توانستم روی آن پروژه عکاسی پنج روزه کار کنم. یا یک فیلمبرداری هفت روزه که به دو ماه وقت من نیاز داشت.
اگر من فقط 1000 دلار در روز برای هزینه عکاسی خود دریافت می کردم، به دلیل اینکه در شهری گران قیمت در جنوب کالیفرنیا زندگی می کنم، دچار مشکل عمیقی می شدم. به خصوص با توجه به اینکه هنگام کار با یک آژانس تبلیغاتی یا مشتری شرکتی، اغلب تا 30 تا 90 روز پس از تحویل فایلها، مانده پرداختی را دریافت نمیکنید.
اگر عمدتاً روی پروژههای چند روزه برای برندهای بزرگ ملی و/یا بینالمللی کار میکنید، ممکن است فقط بتوانید ۵ تا ۷ روز در ماه عکس بگیرید.
اگر روی پروژههای کوچکتر و کمتر درگیر برای مشتریان محلی و/یا منطقهای کار میکنید، این تعداد ممکن است به 10-16 روز در ماه افزایش یابد.
احتمالاً ترکیبی از هر دو را انجام می دهید، بنابراین می خواهید به میانگین هایی دست پیدا کنید.
مهم: این چیزی است که بسیاری از عکاسان به آن توجه نمی کنند، اما شما همچنین می خواهید تصمیم بگیرید که چند روز در ماه <می خواهید عکاسی کنید. شاید همیشه از عکاسی لذت می برید و می خواهید حجم بیشتری از عکاسی را انجام دهید. یا شاید شما از صرف زمان کمتری برای عکاسی شدید و سخت، با وقفههای «ریکاوری» طولانیتر در میان، لذت میبرید. (چیزی که من شخصا از آن لذت می برم.)
این اهداف می توانند به شما کمک کنند تا برنامه بازاریابی خود را تدوین کنید و به دنبال انواع مشتریانی باشید که می خواهید با آنها کار کنید که انواع پروژه هایی را فراهم می کند که اشتهای عکاسی شما را تغذیه می کند.
خوب! بنابراین فرض کنید می توانید 12 روز در ماه عکس بگیرید. 12 روز در 12 ماه = 144 روز عکسبرداری در سال.
بیایید با این تخمین کمی محافظه کارتر باشیم و همچنین تصور کنیم که در آن سال برای یک یا دو مشتری بزرگ عکس می گیرید. (عالی!)
تعداد نهایی: 120 روز عکسبرداری در سال. (راستش را بگویم، هنوز هم زیاد است، اما ما در اینجا خوش بین هستیم.)
شماره 3: اکنون باید آن اطلاعات را بگیرید و هزینه های انجام تجارت (CODB) خود را محاسبه کنید.
خبر عالی این است که این بخش آسان است!
من همیشه توصیه میکنم در مراحل اولیه حرفهای، به هر قیمتی که ایجاد میکنید، بالشتک اضافه کنید، زیرا همیشه بیشتر از آنچه که پیشبینی میکنید طول میکشد و هزینه آن بیشتر است. افزودن 10 تا 15 درصد در بالشتک باید کافی باشد.
نمونه نتایج:
بنابراین شاید شما با هزینه عکاسی 1250 دلار در روز روبرو شوید.
هزینه فیلمبرداری شما ممکن است برای یک فیلمبرداری ساده 1 روزه برای یک مشتری کسب و کار کوچک/استارتاپ چیزی شبیه به این باشد.
• هزینه عکاسی 1250 دلار
• هزینه پیش تولید 500 دلار
• هزینه استفاده: 2500 دلار
• هزینه دستیار: 350 دلار
• هزینه روتوش: 800 دلار
هزینه کل فیلمبرداری: 5400 دلار
توجه داشته باشید که هر چیزی کمتر از 10 هزار دلار برای عکاسی + مجوز + همه هزینهها، برای شرکتهای متوسط، عکاسی با بودجه بسیار کم و برای شرکتهای بزرگ و جهانی که اغلب 50 تا 250 هزار دلار برای عکاسی سرمایهگذاری میکنند، بسیار ناچیز در نظر گرفته میشود.
5 تا 8500 هزار دلار قیمت متوسط برای عکاسی یک روزه برای یک کسب و کار کوچک است.
این بدان معنا نیست که همه مشاغل کوچک آن را پرداخت می کنند، فقط به این معناست که ایجاد تصاویر برای شرکتی که به دلیل این تصاویر درآمد بیشتری از فروش به دست می آورد، هزینه معقولی است.
بله، شرکتهای زیادی وجود دارند که انتظار دارند قیمتهای Fiverr را برای فیلمبرداری 5 هزار دلاری بپردازند. (اجازه دهید به Fiverr بروند.)
در نهایت – با آن شماره چه باید کرد – هزینه عکاسی تجاری شما.
سندی ایجاد کنید که شامل آن کارمزد و همچنین سایر استراتژیهای قیمتگذاری که دارید، مانند برای نیم روز و قیمتگذاری بر اساس اندازه مشتری باشد. (لازم نیست که شیک باشد، فقط می تواند یک Google Doc ساده باشد، زیرا فقط برای استفاده داخلی شما است.)
برای همه پیشنهادات و برآوردهایی که برای مشتریان بالقوه ارسال میکنید، هزینه را در دوره فیلمبرداری مجدد شرایط و ضوابط خود لحاظ کنید. (استفاده از قرارداد با شرایط و ضوابط برای هر پروژه غیرقابل مذاکره است!)
هزینه عکاسی خود را در هر نرم افزار قیمت گذاری/برآوردی که استفاده می کنید مانند BlinkBid و/یا fotoBizX اضافه کنید.
اگر یک کارت نرخ عکاسی تجاری دارید که برای مشتریان ارسال میکنید (یک پیدیاف یا صفحه وب که نرخهای رایج یا تعیینشده را مشخص میکند)، میتوانید هزینه خود را نیز در کارت نرخ درج کنید.
و در نهایت، هزینه خود را به عنوان یک خط در فاکتور عکاسی تجاری خود لحاظ کنید.
شما همیشه می توانید این شماره را در هر زمانی تغییر دهید، اما همیشه خوب است که آن را در دسترس داشته باشید تا بتوان به راحتی در آینده به آن اشاره کرد.
همچنین به یاد داشته باشید که تغییر هزینه شما در طول زمان کاملاً طبیعی است. در سالهای اولیه، ممکن است تصمیم بگیرید که در ابتدای هر سال، با رشد مهارتها و استعدادتان، هزینههای خود را افزایش دهید. شما به عنوان یک صاحب کسب و کار حق دارید هر هزینه ای را که برای زنده ماندن، خوب و شاد نگه داشتن خود نیاز دارید تعیین کنید.
خدماتی که به شرکتها ارائه میدهید ارزش زیادی دارند، زیرا به آن شرکتها کمک میکنند پول بیشتری کسب کنند و باید به اندازه کافی برای آن خدمات غرامت دریافت کنید.
برای خلاصه کردن این مقاله:
1. از اصطلاحات هزینه عکاسی (برای عکاسی به تنهایی)، یا هزینه خلاقانه (برای عکاسی ترکیبی + مجوز) به جای نرخ روز استفاده کنید.
2. یک استراتژی برای محاسبه نرخ های نیم روز ایجاد کنید.
3. از استراتژی های مختلف قیمت گذاری برای مشتریان کسب و کار کوچک خود استفاده کنید.
4. تصمیم بگیرید که در طیف عکاسان و متوسط هزینه های عکاسی قرار دارید.
5. تعیین کنید که حقوق سالانه شخصی شما چقدر باید باشد.
6. تصمیم بگیرید که چند روز در ماه (و سال) می خواهید عکاسی کنید.
7. CODB خود را با استفاده از یکی از ماشین حساب های مرتبط محاسبه کنید.
8. هزینه عکاسی خود را در بخش عکسبرداری مجدد در شرایط و ضوابط خود که به تخمین ها پیوست می کنید، اضافه کنید و آن را در BlinkBid یا fotoBizX قرار دهید.
9. در صورت استفاده از کارت نرخ عکاسی تجاری، هزینه خود را درج کنید.
10. هزینه خود را در فاکتور عکاسی تجاری خود لحاظ کنید.
آیا می خواهید یاد بگیرید که چگونه در هر عکس 15 هزار دلار درآمد کسب کنید؟
بسته بزرگ عکاسی تجاری ما را انتخاب کنید و یاد بگیرید که چگونه:
• استراتژی های قابل تکرار برای طرح های پیشنهادی را بیاموزید
• برآورد موفقیت آمیز پروژه ها و پیشنهادات زمین، از کوچک تا بزرگ
• بر سر قیمت گذاری با مشتریان مذاکره کنید (به جای اینکه آنها فقط شما را شبح کنند)
• آنچه را که در توافقنامه های قانونی که با برآوردهای شما همراه است، بیاموزید
• ایجاد مجوزهای تکراری سالانه و درآمد غیرفعال
• کار خود را برای جذب مشتریان رویایی خود بازاریابی کنید
• برای هر اندازه ساقه آماده شوید
• تبدیل شدن از هنرمند گرسنه به خالق خوب جبران شده.
دیدگاهتان را بنویسید